loading...
تاریانا
عماد تیماس بازدید : 103 جمعه 14 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

باز لـــرزید ، تمام جانم ، با او لـرزید ، با او که کودکش را ، زیــــــــــــــــر آوار ، جستجو می کرد ، با او که صدای نفس های مادرش را ، هنوز می شنیـــــد ، با او که پــــــدر را ، میان سنــــگ ها ، جستجو می کرد ، تمام روحم ، جسمم ، جانم ، لرزید ، دوبــاره آه ، دوباره درد ، دوباره بــــی کسی ، دوباره عکس و قاب ، دوباره رنــــــج و درد ، دوباره زلـــــزله ، دوباره لرز مرگ ، دوباره نـــــام او ، و او ، و او ، و او ، دوباره کفن و دفن زندگــــــی ، صدای یا خدا، خدای ، کشورم ، شنیدی؟ خدایا ، قرار بود هر چه هست ، در بــــــــــــم ، تمامش کنی ، این بود قرار مــا؟ چه ناتوانــم من ، هنوز درک حکمتت را ندارم ، گیـج می شوم ، وقتی می بینم ، روزی هزار بار می لرزیم ، اما تو باز کافی نمیدانی...

برچسب ها آذربایجان ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    شما طرفدار کدام موضوع از این وبلاگ هستید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 39
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 20
  • آی پی دیروز : 14
  • بازدید امروز : 24
  • باردید دیروز : 75
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 164
  • بازدید ماه : 101
  • بازدید سال : 830
  • بازدید کلی : 8,580